به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حضرت آیت الله جوادی آملی در پیام به چهارمین اجلاس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگهای شیعه تصریح کردند: ملّتي كه راه كسي را نميبندد و بيراهه نميرود، چنين ملّتي از نعمت صلح برخوردار بوده و به نعمت امنيت متنعّم است. دين, ما را به همين امور دعوت كرده است، اگر نظام اَحسن را از ما طلب كرد، نظامي اَحسن است كه در آن خونريزي نباشد, امنيت باشد.
متن کامل این پیام که در اختیار خبرگزاری حوزه قرار گرفته به این شرح است:
بسم اللّه الرحمن الرحيم
«الحمد لله ربّ العالمين و صلّي الله علي جميع الأنبياء و المرسلين و الائمه الهداة المهديين سيّما خاتم الانبياء و خاتم الاوصياء عليهم آلاف و تحية والثناء بهم نتولّي و من أعدائهم نتبرّء الي الله».
مقدم شما بزرگواران و حضّار ارجمند را گرامي ميداريم و از برگزاركنندگان اين همايش وزين حقشناسي ميكنيم و توفيق همگان را كه در ارائه مقال يا ارائه مقالات تلاش و كوشش كردند، از خداي سبحان مسئلت ميكنيم.
محور بحث, صُلح و امنيت جهاني از منظر اسلام است. مستحضر هستيد كه اسلام پيام خدا را به جامعهٴ بشري ابلاغ ميكند. مهمترين پيامي كه اسلام از خداي سبحان به جامعهٴ بشري انتقال داده است، همان نظام اَحسن است كه فرمود: ﴿الَّذي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ﴾؛ هم اصلِ هستي را خدا افاضه كرده است كه ﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ و هم حُسن اين نظام را خدا عطا كرده است كه فرمود: ﴿أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ﴾. نظامي اَحسن است كه در آن صلح حاكم، امنيّت محفوظ و امانت محترم باشد. جامعه جنگجو, جامعه ويرانشده است. جامعه بيامنيت و بيامانت در آستانه سقوط است.
وقتي ذات اقدس الهي به بركت كعبه نعمت ويژهاي كه به سرزمين مكّه داد بيان ميكند، ميفرمايد: ﴿فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ الَّذي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾؛ خدا به بركت كعبه كه قبله و مطاف مسلمين و سرزمين وحي است, امنيت و صلح را برقرار كرده است: ﴿آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾. ملّتي كه راه كسي را نميبندد و بيراهه نميرود، چنين ملّتي از نعمت صلح برخوردار بوده و به نعمت امنيت متنعّم است. دين, ما را به همين امور دعوت كرده است، اگر نظام اَحسن را از ما طلب كرد، نظامي اَحسن است كه در آن خونريزي نباشد, امنيت باشد.
قرآن كريم بين مردان طاغي و مردان باتقوا تقابل انداخت و فرمود: برخي اهل طغيان هستند، برخي اهل تقوا هستند؛ مردان باتقوا صلحطلب و امنيتطلب هستند, مردان باطغيان ﴿إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً﴾؛ خاصيّت ملوك و رياستمداران طغيان، همين است كه در صدد تعدّي هستند، يك؛ وقتي تعدّي كردند، آن سرزمين را به ويرانه تبديل ميكنند، دو؛ امّا مردان باتقوا نه تعدّي ميكنند, نه اگر وارد سرزميني شدند، اجازه ويرانگري ميدهند.
كار تكفيري و سَلفي و داعشي, كار اسلام نيست، كاري كه بر خلاف صلح و امنيت منطقه است، كار اسلام نيست. قرآن كريم كه ﴿إِنَّ الْمُلُوكَ إِذا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوها وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً﴾ را بازگو ميكند و آن را طرد ميكند؛ در قبال آنان، مردان باتقوايي كه ﴿أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلي تَقْوي﴾ را ارائه ميكند، تا بتواند بر اساس تقوا، يك جامعهٴ اهل صلح, جامعهٴ اهل امنيت و امانت را بسازد. نمونههايي كه قرآن كريم از رهآورد انبياي الهي بازگو ميكند، آن است كه اينها حاميان و حافظان نظام اَحسن هستند؛ جريان داوُد(سلام الله عليه) و جريان سليمان(سلام الله عليه) را ارائه ميكند كه اينها رهبران انقلابي بودند و انقلاب كردند، نظام نو آوردند, نظام فرسوده طغيان را از بين بردند: ﴿وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ﴾ شد. آنگاه خداي سبحان به اين داوُد نعمتهاي فراواني مرحمت كرد كه بخشي از آنها علمي است و قابل دسترسي دانشوران است، برخي از آنها فوق علم است كه قابل دسترسي نيست; يعني راه فكري و علم حصولي ندارد، بلكه به قِداست روح وابسته است. ولايت از اين سنخ است, معجزه و كرامت غيبي از اين سنخ است كه راه فكري ندارد، چون از سنخ علم حصولي نيست، به قداست روح وابسته است. آنجا كه دعا مستجاب است, آنجا كه كسي بتواند مُردهاي را زنده كند و مانند آن, اين كار عقل نظري و انديشهگر نيست، اين به قداست روح وابسته است.
در جريان داوُد(سلام الله عليه) كه رهبري انقلاب را به عهده داشت، خداي سبحان فرمود: ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَديدَ﴾؛ در كنار ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ﴾ فرمود: ما به داوُد قدرتي داديم كه آهن سرد و سخت در دست او مثل موم نرم ميشد؛ اين كار چون به قداست روح وابسته است، از آن تعبير به علم نكرد، نفرمود ما تعليم داديم كه اين آهن سرد و سخت را مثل موم نرم كند، نفرمود: «و علّمناه الانة الحديد»، زيرا نرم كردن آهن, كار علمي نيست؛ يعني راه فكري ندارد كه انسان بپرسد، شما چگونه با دست, آهن را مثل موم نرم ميكنيد! به قداست روح وابسته است؛ لذا از سِنْخ علم حصولي و درس و بحث نيست; ولي وجود مبارك داوُد كه رهبر انقلاب بود و حكومتي تشكيل داد، با اين قدرت غيبي و الهي توانست بر آهن مسلّط شود، از اين آهن بهرهٴ صلح و امنيتي برد، نه جنگ و خونريزي؛ با اين هنر غيبي و قداست روحي زِره بافت، نه دشنه و شمشير و تير و نيزه: ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ﴾؛ ما به او آيين زرهبافي ياد داديم. معناي اين آن است كه انسان بايد قدرت را در راه صلح به كار ببرد، نه جنگ؛ در راه امنيت به كار ببرد، نه هرج و مرج و خونريزي؛ اين يك اُسوهاي است براي همه ما.
جريان سليمان(سلام الله عليه) كه جزء بخششهاي الهي بود به داوُد كه فرمود: ﴿وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَيْمانَ﴾؛ سليمان(سلام الله عليه) «هِبةالله» بود به داوُد(سلام الله عليه). اين بخشش و عطيهٴ الهي حكومتي تشكيل داد كه كمنظير بود: ﴿لَا يَنْبَغِي لِأَِحَدٍ مِنْ بَعْدِي﴾؛ اين حكومت كمنظير سليماني، قدرتهاي فراواني را زيرمجموعه خود داشت كه تسخير امور حتی ميسور بسياري از سلاطين نبود و نيست، لكن بهرهاي كه از آن قدرت مركزي ميبرد، همان صلح و امنيت بود، او توانست از آن قدرت مركزي ظروفهاي فراوان و رفع نيازها و مانند آن استفاده كند؛ هرگز از قدرت مركزي سوء استفادهاي نداشت، ابزار خونريزي نساخت، ابزار سلامت و صلح ساخت، پس اين پدر و پسر كه هر دو جزء رهبران الهي بودند، حكومتي تشكيل دادند و امور نظامي را رهبري ميكردند، هر كدام به نوبهٴ خود از ساختار كارهاي جنگي و خونريزي, برخلاف امنيت و امانت؛ هرگز استفاده نكردند.
نتيجه اينكه رهبران الهي برابر نداي خداي سبحان كه فرمود: ﴿وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلي دارِ السَّلامِ﴾؛ جامعه را به سِلم و سلامت و صلح و سازش سوق ميدهند، رهبراني هم كه به حكومت رسيدند و انقلاب را رهبري كردند، آنها منزّه بودند از گزند كارهاي خونريز و كارهاي ناامن هم تمام كارهاي خود را در مسير صلح و امنيت پياده كردند هم ديگران را به اين راه دعوت كردند.
اميدوار هستيم جهان كنوني ـ غرب و شرق ـ به سَمت صلح و امنيت حركت كنند, خطر داعشي و امثال داعشي به خود آنها برگردد و نظامهاي الهي مشمول ادعيهٴ خاصِّ وليِّ عصر(ارواحنا فداه) باشند!
مجدداً مقدم همه شما بزرگواران را گرامي ميدارم و از برگزاركنندگان اين همايش وزين حقشناسي ميكنم.
«غفر الله لنا و لكم و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته»